بلاگرها چگونه زندگی شما را تغییر میدهند؟
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۱۷۳۸۱
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - نورنیوز نوشت: گسترش شبکههای اجتماعی سبب ایجاد تغییرات فراوانی در سبک زندگی افراد شده است. این تغییرات بخشهای متفاوتی را در برمیگیرد و بالطبع آثار متفاوتی را نیز به همراه دارد. شبکههای اجتماعی میتوانند ادبیات، پوشش، تغذیه، روابط و حتی عقاید افراد را به مرور زمان تغییر دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هویتی به نام بلاگر"بلاگر" به فردی گفته میشود که در زمینهای خاص فعالیت میکند و به طور مستمر در آن زمینه به تولید محتوا میپردازد. این اصطلاح البته ابتدا برای نویسندگان وبلاگ به کار برده شد اما با گذشت زمان و گسترش شبکههای اجتماعی تصویر محور همچون اینستاگرام، بلاگرها طیف مختلفی از تولیدکنندگان محتوای نوشتاری و تصویری را در بر گرفتند و در زمینههای گوناگون به فعالیت مشغول شدند. این افراد را با نام "اینفلوئنسر" نیز میشناسند و مشخصه بارز آنها جذب فالوئر بالا از طریق تولید محتواست.
بر اساس مطالعاتی که در این زمینه انجام شده، بلاگری یکی از پردرآمدترین و محبوب ترین شغلهای اینستاگرامی در سراسر دنیا محسوب میشود و از این رو افراد زیادی را وسوسه میکند تا به صورت تمام وقت در این حیطه به فعالیت مشغول شوند. بیشتر بلاگرها به واسطه تبلیغاتی که برای سایر صفحههای اینستاگرامی و نیز فروش محصولات انجام میدهند به درآمد بالا میرسند. برخی نیز خود تولید کننده یا فروشنده محصولی هستند و برای توسعه کسب و کار خودشان پا به دنیای بلاگری گذاشتهاند. بلاگرها شما را به دنیایی میبرند که همه چیز در آن زیباست و هر آنچه را بخواهید تنها با تفکر مثبت و خواست قلبیتان میتوانید به دست آورید. زندگی آنها آنقدر آراسته است که مخاطبان را انگشت به دهان میکند.
آن وقت است که هرچه بلاگر محترم بگوید با جان و دل میپذیرند و از محصولاتی که او معرفی میکند خریداری میکنند تا شبیهش شوند. در واقع با تماشای سبک زندگی آنها نوعی احساس نیاز در مخاطبان ایجاد میشود که تا قبل از این، شاید حتی به آن فکر هم نمیکردند و اینجاست که پای مصرفگرایی به زندگی افراد باز میشود. البته در حال حاضر روشهای مختلفی برای جذب فالوئر وجود دارد و بلاگرها گاهی به شیوههای دیگری نیز مخاطبان را به دنبال کردن صفحه خود ترغیب میکنند. آنها گاهی حتی با ایجاد نفرت و انزجار در مخاطبان برای خود فالوئر دست و پا میکنند. به عبارتی هرچه بیشتر ناسزا بخورند، بیشتر دیده میشوند و آنها این را خوب میدانند. در هر صورت روش هرچه باشد، هدف همان جذب مخاطبان بیشتر و بالا بردن تعداد دنبالکنندگان است تا کسب درآمد بالا را برای بلاگر تضمین کند.
طبق تحقیقاتی که درباره بلاگرهای ایرانی در سال 1402 انجام و نتایج آن در سایت "اینبو" منتشر شده، بلاگرهای کمدین دارای بیشترین تعداد فالوئرها بودهاند و پرمخاطب ترین آنها بین 3 تا 5 میلیون فالوئر دارند. پس آن بلاگرهای زیبایی قرار دارند که پرمخاطب ترینشان تا 3 میلیون دنبال کننده در شبکه اینستاگرام به خود اختصاص داده اند. "فودبلاگرها" یا بلاگرهای غذا در مرتبه بعدی قرار دارند که تعداد فالوئرهایشان در بهترین حالت بالای یک میلیون است. در نهایت بلاگرهای گردشگری با چند صد هزار تا یک میلیون فالوئر در رتبه بعد از بلاگرهای غذا هستند و از این راه کسب درآمد میکنند.
ماجرای مالیات بر درآمد بلاگرها
عدد دقیقی از میزان درآمد بلاگرها نمیتوان به دست آورد چرا که این درآمد بستگی به فعالیت ماهانه آنها دارد اما درآمد ماهانه بالایی برای بلاگرها و بویژه بلاگرهایی که در بالا معرفی شدند، تخمین زده میشود. طبق آخرین تحقیقات، بلاگرهای ایرانی که زیر یک میلیون نفر فالوئر دارند برای هر استوری در حدود ۲ تا ۵ میلیون تومان و برای هر پست در حدود ۱۰ میلیون تومان دریافت میکنند. طبعا این عدد برای بلاگرهای با فالوئر بالای یک میلیون به صورت تصاعدی بالا می رود و اگر شامل خدمات دیگری همچون ساخت ویدئو نیز باشد، هزینه خودش را خواهد داشت و گفته میشود هزینه برخی پستهای تبلیغاتی تا 70 میلیون تومان هم میرسد.
در همین رابطه مهدی موحدی، سخنگوی سازمان امور مالیاتی کشور تیرماه امسال از شناسایی ۵۱۵ بلاگر و سلبریتی خبر داده بود که واریزی به حساب 123 نفر از آنها، ۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان بوده است. (ایسنا، 20 تیر 1402)لزوم اخذ مالیات از این بلاگرها موضوع بحث های فراوانی قرار گرفت و از آنجا که سازمان امور مالیاتی کشور پرداخت مالیات از سوی بلاگرهای مورد نظر را ضروری دانسته بود، گروهی نیز با عنوان این مطلب که آنها در شبکهای فیلتر شده به فعالیت میپردازند، دریافت مالیات از بلاگرها را امری نادرست تلقی میکردند. قانون البته راه را در این زمینه تا حدود زیادی روشن کرده و گرچه تا پیش از سال 1400 و گسترش فعالیت بلاگرهای اینستاگرامی، قانونی در این باره وجود نداشت اما برای اولین بار در قانون بودجه سال 1400 مستقیما از مالیات کسب و کارهای اینستاگرام صحبت به میان آمد. بر اساس بند ذ از تبصره 6 قانون بودجه سال 1400، درآمدهای کاربران دارای بیش از 500 هزار دنبالکننده رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات، مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود. بر این اساس سازمان امور مالیاتی مکلف است فهرست مؤدیان مالیاتی و خوداظهاری ارائه شده توسط آنها را تهیه کند و در تارنمای (سایت) سازمان، در منظر عموم قرار دهد. رسیدن به بلاگرهایی که مشمول پرداخت مالیات میشوند نیز کار سختی نیست.
کافی است یک جستجوی ساده در فضای اینستاگرام انجام داد. همچنین رجوع به تراکنشهای بانکی این افراد به راحتی امکانپذیر است و از آنجا که در فضای ایران به کسب درآمد مشغول هستند، از نظر سازمان امور مالیاتی کشور باید مالیات خود را پرداخت کنند. طبق اعلام سازمان امور مالیاتی، ۵۵۱ کاربر و فعال مجازی، بیش از نیممیلیون دنبالکننده دارند که از این تعداد ۱۲۳ اینفلوئنسر درآمد ۲.۳ هزار میلیاردتومانی در سال ۱۴۰۰ داشتند و تنها ۱۷ میلیارد تومان یعنی میانگین ۱۳۰ میلیون تومان برای شاخهای مجازی مالیات تشخیصداده شده است که ۲۳ نفر از آنها پذیرفتهاند که این مالیات را بر اساس توافق ماده ۲۳۸ پرداخت کنند و مابقی شانه خالی کردهاند در حالی که تعرفه تبلیغاتی آنان برای هر استوری ۵ تا ۱۵۰ میلیون تومان است.البته بسیاری از بلاگرها عنوان میکنند که پولی جهت تبلیغات دریافت نمیکنند و مبادله کالا به کالا انجام میدهند به این معنی که در ازای تبلغات کالایی، همان کالا یا کالاهای مورد نیاز خود از همان فروشنده را به عنوان دستمزد برمیدارند. برخی نیز خود را نیکوکار و بانی انجام کار خیر عنوان میکنند که با هدف دیده شدن کسب و کار مردم، برای آنها تبلیغ میکنند و پولی از این کار عایدشان نمیشود.
رقابتی پایان ناپذیر
بلاگری اگر به صورت درست و اصولی و طبق مبانی تجاری انجام شود شاید بتواند راه خوبی برای معرفی برندها و توسعه تجارت شرکت ها و کسب درآمد افراد و گروهها باشد. در سراسر جهان نیز این کار رایج است و بلاگرهای خارجی درآمد بالایی از این راه کسب میکنند و در حقیقت در تجارتی برد برد سهیم هستند که البته قطعا با چالش ها و آسیب هایی هم همراه است .بر اساس تحقیقاتی که نتایج آن در نوامبر 2023 در سایت indie bounty منتشر شده، گرچه بلاگرهای معروفی با میانگین درآمد ماهیانه 200 هزار دلار در جهان وجود دارند اما به صورت میانگین 3 درصد از بلاگرهای جهان بیش از 20 هزار دلار، 5.8 درصد بیش از 10 هزار دلار، 18.8 درصد بیش از 5 هزار دلار، 33.1 درصد بیش از 3 هزار دلار و 50.5 درصد نیز بالای هزار دلار در ماه درآمد کسب کردهاند. بر این اساس بلاگرهای غذا و بلاگرهای امور شخصی و روزمره دارای بیشترین درآمد بودهاند. البته در این تحقیق منظور از بلاگر، تمامی فعالان و تولیدکنندگان شبکههای اجتماعی همچون وبلاگ ها و اینستاگرام و غیره بوده است در حالی که بلاگرهای ایرانی عموما در بستر اینستاگرام به فعالیت میپردازند. جالب است بدانید گفته میشود در حال حاضر کریستین رونالدو با 438 میلیون فالوئر بیشترین مبلغ برای تبلیغات هر پست را در جهان دریافت میکند و هزینه هر پست تبلیغاتی در صفحه اینستاگرامی او یک میلیون و 604 هزار دلار است.از آنجا که شبکههای اجتماعی رشدی بسیار سریع داشته و گاهی رشدشان از روند رشد توسعه کشورها پیشی گرفته است، به نظر میرسد تغییرات سریع در سبک زندگی به واسطه این گسترش همه جانبه آسیبهایی را نیز به همراه داشته باشد. همانطور که قبلا نیز به آن اشاره شد، ایجاد نیاز به کالای بیشتر و متنوعتر و ترویج مصرفگرایی آسیب عمدهای است که میتواند از پس این تحولات ایجاد شود. از سوی دیگر عدم تناسب درآمد افراد با نیازهایی که به واسطه شبکههای اجتماعی و عمدتا از طریق بلاگرها به وجود میآید، نوعی حس سرخوردگی در افراد ایجاد میکند و آنها را وارد رقابتی میکند که غالبا بازنده آن هستند.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: فضای مجازی نورنیوز سازمان امور مالیاتی شبکه های اجتماعی میلیون تومان کسب درآمد هزار دلار یک میلیون بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۱۷۳۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پزشکی به شرط کسب درآمد!
«گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است. باید نگران آینده پزشکی باشیم.» این جملهای است که ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران میگوید. الان در برخی رشتههای مهم و حیاتی مثل جراحی عروق، جراحی کودکان، حتی یک داوطلب برای تحصیل نداریم. انگیزهای نیز برای ورود به رشتههای پر زحمت و طولانیمدت وجود ندارد، ولی برعکس در رشتههایی مانند جراحی پلاستیک و امثال آن داوطلبان فراوانی وجود دارد.
به گزارش ایسنا، زهرا چیذری در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دومین و آخرین روز نوبت دوم کنکور ۱۴۰۳ با شرکت بیش از نیم میلیون داوطلب در گروه آزمایشی علوم تجربی برگزار شد تا پرونده کنکور امسال بسته شود. نکته قابل تأمل اینکه در همین روزها و در شرایطی که گروه علوم تجربی با بیش از ۵۰۱ هزار داوطلب بیشترین تعداد داوطلب را در کنکور ۱۴۰۳ به خودش اختصاص داده و همچنان پرمتقاضیترین گروه در میان گروههای آموزشی آزمون ورودی دانشگاهها به شمار میرود، رئیس سازمان نظام پزشکی یکبار دیگر از خالی ماندن ظرفیتهای پزشکی در رشتههای قلب و عروق ابراز نگرانی کرد. نامعادله پر متقاضیترین گرایش در کنکور ورودی به دانشگاه و خالی ماندن صندلیها در تحصیلات تکمیلی و آزمون دستیاری پزشکی در کنار انصراف چیزی نزدیک به نیمی از پزشکان عمومی از طبابت و روی آوردن به مشاغل دیگر موضوعی است که ریشهیابی آن میتواند راهحل آن را در دسترستر کند.
ماجرای خالی ماندن برخی از رشتههای پزشکی در دوره دستیاری و نگرانی از آینده پزشکی کشور موضوعی است که مدتهاست به دغدغهای جدی تبدیل شدهاست. در حالی که در چنین روزهایی میتوان به عینه شاهد سر و دست شکستن دانشآموزان و والدین آنها برای شرکت در کنکور تجربی و ورود به رشته پزشکی است، اما پس از ورود به دانشگاه و فارغالتحصیلی از این رشته و برای ادامه تحصیل در دوره تخصص به یکباره همه چیز تغییر میکند. این سر و دست شکستنها اگرچه برای رشتههای پولسازی همچون جراحی پلاستیک و ترمیمی ادامه دارد، اما رشتههای پرریسکتر مانند کودکان، قلب یا بیهوشی جزو رشتههایی هستند که اقبالی به آنها نیست و چند سالی میشود صندلیهای این رشتهها خالی میماند. ماجرا به گونهای پیش رفته که کمکم این نگرانی به شکل جدیتر مطرح میشود که قرار است آینده پزشکی کشورمان به کجا برسد؟!
وقتی همه نگرانند
«گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است. باید نگران آینده پزشکی باشیم.» این جملهای است که ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران میگوید. الان در برخی رشتههای مهم و حیاتی مثل جراحی عروق، جراحی کودکان، حتی یک داوطلب برای تحصیل نداریم. انگیزهای نیز برای ورود به رشتههای پر زحمت و طولانیمدت وجود ندارد، ولی برعکس در رشتههایی مانند جراحی پلاستیک و امثال آن داوطلبان فراوانی وجود دارد.
رئیس جامعه جراحان ایران با بیان اینکه باید شرایط تشویقکننده باشد تا انگیزه کافی با امکانات تشویقی برای ورود پزشکان به رشتههای تخصصی پر زحمت و طولانیمدت برقرار شود، میافزاید: «باید برای افرادی که بخش عمدهای از عمر خود را صرف تحصیل یک دوره تخصصی دشوار و طولانی میکنند، انگیزههای قوی ایجاد کرد؛ وقتی وضعیت معیشتی و زندگی نسل فعلی پزشکان مطلوب باشد، این یک انگیزه خوب و اثرگذار برای جذب و ماندگاری پزشکان جوان خواهد بود. باید سیاستگذاریها طوری برنامهریزی شود تا جامعه از این بابت صدمه نبیند.»
خالی ماندن مجدد صندلیهای تخصص قلب
محمد رئیسزاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران هم در سخنرانیاش در کنگره مشترک قلب و عروق ایران از خالی ماندن ظرفیتهای پزشکی در رشتههای قلب و عروق ابراز نگرانی کرد.
به گفته رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران به رغم وجود ۱۰۰ هزار پزشک عمومی در کشور، ظرفیت برخی رشتههای تخصصی در حد زیر ۴۰ درصد پر میشود. امسال در رشته مهم جراحی قلب و عروق حدود ۳۰ درصد ظرفیت تربیت نیروی جراح قلب در کشور پر شد، در جراحی قلب اطفال اوضاع به مراتب نگرانکنندهتر است، در جراحی عروق تقریباً به عدد صفر نزدیک شدهایم، در رشته بیهوشی ۲۰ درصد، در رشته اطفال ۳۶ درصد، در طب اورژانس زیر ۵ درصد ظرفیتها پر شدهاست.
وی با بیان اینکه مهاجرت شغلی و جغرافیایی هشدارها را به صدا در آورده است، افزود: «بیتوجهی مفرط به اقتصاد سلامت و کاهش سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی، به ادامه خدمات در بخش دولتی و خصوصی آسیبهای جدی وارد کردهاست.»
از نگاه رئیسزاده دلیل این کماقبالی به رشتههای پزشکی عدم اجرای قوانین بالادستی از جمله اجرای سیاستهای کلی سلامت ابلاغی رهبری، عدم به روزرسانی قوانین قدیمی مثل طرح ضریب K، مداخلات غیرتخصصی خلاف قانون، وضعیت نیروی انسانی حوزه سلامت و زنجیره تربیت نیروی متخصص در نظام سلامت کشور را از هم گسسته است.
پزشکی به شرط درآمد
تا اینجای کار به نظر میرسد ماجرای کم اقبالی به پزشکی در برخی از رشتههای تخصصی خلاصه شود. به طور خاص رشتههایی که چندان پردرآمد نیستند. درست شبیه رشته اطفال یا بیهوشی و حتی رشته قلب. ماجرا به قدری جدی است که گزارشهایی از روی آوردن برخی متخصصان قلب به تزریق ژل و بوتاکس حکایت دارد! ماجرایی که اثبات میکند یکی از اصلیترین دلایل کماقبالی به برخی رشتههای تحصیلی مسائل مالی و آلودهشدن دامن پاک طبابت به انگیزههای مالی است، به گونهای که این ماجرا توانسته آموزش پزشکی را هم تحتتأثیر قرار دهد.
حکایت کماقبالی به پزشکی و طبابت، اما به تخصص خلاصه نمیشود و پزشکان عمومی یعنی همان گروهی که برای دکتر شدن در سالهای کنکور سر و دست میشکاندند و تمام هم و غمشان را برای قبولشدن در کنکور گذاشتهاند.
آنطور که بابک پورقلیچ، پزشک عمومی و رئیس دفتر تهران انجمن پزشکان عمومی بر اساس آمار سازمان نظام پزشکی، بیش از ۹۵ هزار پزشک عمومی در کشور داریم که ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر از آنها مشغول طبابت هستند و بقیه یا دیگر طبابت نمیکنند و همانطور که گفتم، به مشاغل دیگر رو آوردهاند یا خیلی از آنها هم از کشور مهاجرت کردهاند.
از نگاه وی پزشک عمومی در کشورهای دیگر جایگاه والایی دارد و مردم جایگاه او را قبول دارند. در ایران، اما تعریف نشده که پزشک عمومی چه کاره است.
به همین خاطر هم در ایران - بهخصوص در شهرهای بزرگ - اگر فردی بیمار شود، در بسیاری از موارد برای ویزیت نزد پزشک عمومی نمیرود و مستقیم سراغ متخصص و فوقتخصص میرود. در حالی که طبق سیستم ارجاع، شما اول باید نزد پزشک عمومی بروید و او تشخیص دهد که لازم است پیش متخصص بروید یا نه؟
چرخه معیوب
شاید اگر پزشک خانواده و نظام ارجاع اجرایی میشد، بخشی از این چالشها در کشورمان حلشده و بهتر میشد نظام سلامت را مدیریت کرد. بدین معنا که مردم در سطح اول به پزشکان عمومی مراجعه میکردند و در سطوح بعدی با واقعیشدن یا همان افزایش تعرفهها فقط کسانی راهی مطب متخصصان میشدند که واقعاً به درمانهای تخصصی نیاز دارند و از همه مهمتر بیمهها هم پای کار میآمدند. این چرخه، اما معیوب است. به همین خاطر هم خانوادهها با تصور پولسازی و آیندهدار بودن و منزلت اجتماعی پزشکان اصرار دارند فرزندانشان در رشتههای پزشکی درس بخوانند و همچنان کنکور تجربی پرمتقاضیترین رشته کنکور است. رشتهای پر متقاضی که شاید همیشه آن درآمد رؤیایی مدنظر بچهها و خانوادهها را نداشته باشد!
انتهای پیام